منتظران ظهور آقاصاحب الزمان منتظران ظهور آقاصاحب الزمان
|
بسم رب المهدی (عج) دلنوشته های شب یلدای امام زمانی تقدیم به پیشگاه مقدسش و منتظران حضرتش…
یکـــــ ثانیه از عمر بلند شب یلدا با عث شده تا صبح به یادش بنشینیم ده قرن ز عمـر پسر فاطمه بگذشت یک شبـــــ شده از هجـر وصالش بنشینیم ای ماه یلدایی ترین شبـــــ های انسانی کی میرسید این خـراب آباد عصیانی آقـا بیا از طعـنه نامردمان مردیم ناجی آیینه های رو به ویــرانی ما عابران کوچه های شهـر بـی احساس تـو یوسفـــــ گم گشته دلهـای کنـعانی پای یلدای دلت یواشکی زمزمه کن زیر لب یه یادی از نور دل فاطمـه کن چشماتو خیره کن و سوره والعصر و بخون یه دعا برا ظهــور پسـر فاطمه کن یک ثانیه از عمر همین یک شبِــــــ یلدا باعث شده تا صبح به یُمنَش بنشینیم یک شبــــ نشد از هجر ظهورش بنشینیم
ای کاش سوار سبــز روحانی من مه پاره ی یلدای زمستانی من
از کوچه ی انتظــار طولانی من چرا در این دعاهایم اثر نیست؟ چرا یلدای هجران را سحر نیست؟ شب و روز ،این شده ذکر مدامم چرا از یوسف زهرا خبر نیست؟ آجرکــــــــ الله یا صاحب الزمان شب یلدا چنان باش خرابت نکنند غافل از واقعه کربو بلایت نکنند ای که دم میزنی از عشق حسین ابن علی آن چنان باش که اربابـــــــــ جوابت نکند *شب یلدا قدم آرام بردار* * کمی هم احترام ما نگهدار* * تو میبینی ربابم غصه دار است* * بنی هاشم هنوزم داغدار است* * صدای العطش در گوش مانده* * بدن ها بی کفن هر گوش مانده* * شب یلدا تو هم چله نشین باش* * سیه پوش غم سالار دین باش*
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 14:56 .:. saeid
.:.
از بس که از فـراق تو دل نوحه گــر شده آزرده گشتـــــ خاطرت از کرده های من تنها خودت برای ظهورت دعــا کنی از شام هجــر یار بسی توشه می برد بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی
بعد از دو ماه گریه به غم های کربــلا
یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است باید که بعد از این به غـم مادرتـــــ گریست از شعله های پشتِ در خانه ی علی است آن روز اگر به صورتــــــ مادر نمی زدند سپـــــــاس از حضور سبزتانـــــــــ منتظر نظرات زیبای شما عزیزان هستیم التمــــــاس دعا
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 14:49 .:. saeid
.:. مجنون شدم که راهی صحــرا کنی مرا . کوچکـــــ همیشه دور ز لطف بزرگـــ نیست . پیش طبیبـــــ آمدهام، درد میکشم . من آمدم که این گره ها وا شود همیـن! . حالا که فکـــــر آخرتم را نمیکنم . . من، سالهاستـــــــ میوه ی خوبی نداده ام . آقا برای تـــو نه ! برای خودم بد است . من گم شدم ؛ تــــــو آینهای گم نمیشوی . این بار با نگاه کریمانهاتـــــــ ببین .
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 14:33 .:. saeid
.:. هر جمعه ای که میگذرد پیر می شوی! در هر غروب آن تو دلگیر می شوی! می ترسم آقا بگویی به این گدا! تو باعث این همه تاخیر می شوی!
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 14:32 .:. saeid
.:. ای کاش از این در کلیدی برسد از سردی دی سبزی عیدی برسد این جمعه سیاه است و آن جمعه سیاه ای کاش که جمعه ی سفیدی برسد یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 14:0 .:. saeid
.:. ای حضرت حاضری که ناپیدایی غایب شده از زشتی و نازیبایی شرمنده که جای آمدن می گوییم آقا تو چه وقت پیش ما می آیی...!
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:59 .:. saeid
.:. مفهوم انتظار فقط در نظاره نیست جایی که نور هست مجال اشاره نیست یا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:58 .:. saeid
.:. تا کور نگشته دیدگانم تو بیا تا مور نخورده استخوانم تو بیا گر آمدی و ندیدی از من چیزی از بهر تماشای مزارم تو بیا یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:58 .:. saeid
.:. كار گل زار شود گر تو به گلزار آيي مشتري سر بدهد گر سر بازار آيي بر در قصر تو از شوق تو در بان گردم تا تو را بنگرم آندم كه به در بار آيي مور را رخصت دربار سليمان نبود مگر از راه محبت تو به ديدار آيي شاني از مرتبتت كم نشود اي گل من گر به دلجوئي خار سر ديوار آيي آخر از عشق تو مارا به سر دار برند بلكه بر ديدن كجنون سر دار آيي مشتري گر دوجهان گر سر راهت ريزند حيف باشد گه تو بر چشم خريدار آيي یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:57 .:. saeid
.:. غروب پنج شنبه ها من بی قرارم
شبیه جمعه ها چشم انتظارم
فقط یک جمعه می آیی ولی من
تمام جمعه ها را دوست دارم
************************
مراکه سوخته جانم شراره لازم نیست
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:56 .:. saeid
.:. نه شرم وحیانه عار داریم ازتو اما گله بیشمـار داریم از تـو ما منتظر تو نیستیـم آقا جـان تنها همـه انتظار داریم از تو
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:47 .:. saeid
.:. چـرا بــه خاطـر من گریه می کنی آقا
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:47 .:. saeid
.:. سپری می شود این ظلم،عدو می بازد می رسد آنکه خداوند بر او می نازد باشد آن روز ببینند همه عالمیان در بقیع حضرت مهدی(عج) حرمی می سازد یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:46 .:. saeid
.:. در اضطراب چه شبها که صبح شان گم شد چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسيد چه قــدر شنبـه و يـک شنبـه و دوشنـبه رسيد چه هفتهها که رسيد و چه هفتهها که گذشت و هـفـتـهاي که فـقـط ريـشه در گذشتن داشت نـه شنـبـه و نـه بـه جـمـعـه، نـه هيـچ روز دگر کـــدام جــمـعـه مـــوعـــود ميزنـي لـبـخـنـد بــراي آمــدنـت جـــمــعــهاي مـعـــيــن کـــن یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:46 .:. saeid
.:. گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را ای نور دیده جان و دل اهدا کنم تو را این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:46 .:. saeid
.:. دلم مثل غروب جمعه ها دارد هوایت را یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:46 .:. saeid
.:. آقا جان: هر طرفی در طلبت رو کردم هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم آفتابا به سر عاشق دلخسته بتاب تا نگویند که بیهوده هیاهو کردم یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:45 .:. saeid
.:. دل که شد سائل تو فخر به عالم دارد
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:44 .:. saeid
.:. یا صاحب الزمان: طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:44 .:. saeid
.:. شد اربعین و غم بی نهایت قربان تار شال عزایت غربت نشین تنهای صحرا ماتم گرفتی جانم فدایت می آید از ره یک کاروان غم درهق هق خود زینب صدایت گریان دو چشم سجاد (ع) و باقر (ع) لبهای تشنه با صد روایت با اشک و ناله از ظلم ظالم دارد سکینه صدها شکایت لیلای تنها با یاد اصغر(ع) شد آرزویش تنها شهادت دراربعین گلهای پر پر خاکی سیه پوش دل تا قیامت
یک شنبه 26 بهمن 1393
.:. 12:43 .:. saeid
.:. |
|